قایــــــــــــــــــــــــــــــقـــران

نه به آبی ها دل خواهم بست، نه به دریا

قایــــــــــــــــــــــــــــــقـــران

نه به آبی ها دل خواهم بست، نه به دریا

حریم شخصی...؟!

میگفت این که من چطور فکر میکنم،چطور رفتار میکنم و جهت گیری هام چه سمت و سویی دارد یک مسئله ی کاملا شخصی است،و او حق دخالت در حریم شخصی آدم ها را ندارد(بماند که در این او گفتنش  یک ضمیر مستتر تو هم خطاب به بنده وجود داشت!)

میخواستم بش بگویم: ببین حکایت ما آدم ها و دغدغه هایمان نسبت به جهت گیری ها و رفتار های اجتماعی یکدیگر، حکایت همان رزمنده ای است که وسط میدان، به همرزم اش میگوید: انگار شمشیرت را باید تیز کنی. و تو بگو چه حالی می شود اگر طرف در بیاید و بگوید: شمشیر من، مال شخصی من است و تیزکردنش هم کاری شخصی است ؛ در امور شخصی من دخالت نکن!خب او هم شاکی می شود که: شخصی باشد یا نباشد، اثرش را دارد بر کل جبهه می گذارد. کار مبارزه را برای تمام سرزمین سخت می کند. بی تفاوت بنشینم که هم خودت نفله شوی هم دیگران را زمینگیر کنی؟ آن هم به بهانه ی دخالت نکردن در حریم یکدیگر؟

میخواستم بش بگویم ما آدم ها از عالم ذر هم با هم توی یک تیم بودیم ولی نمیدانم چرا این روز ها  که بیش از پیش در معرض تهاجم و تهدید هستیم غافل و مغفول مانده ایم از یکدیگر

من باید به تو بگویم شمشیرت را تیز کن، تو هم مثلا باید بگویی اینجا نجنگ، برو آن جناح را پر کن. توصیه ی دو طرفه ای که رو به جلو است، خاضعانه ،خواهرانه، برادرانه، برای آدم های هم ولا ...

کلی حرف  داشتم که برایش بگویم اما نمیدانم چرا زبانم بندآمد،سکوت کردم و سکوت....  

  

پینوشت: 

خدا خیر دهد اویی را که حرف های یک روزش،پاسخ پرسش های امروزم بود!

نظرات 11 + ارسال نظر
منم!!! چهارشنبه 29 آبان‌ماه سال 1392 ساعت 01:25 ب.ظ

سلام دوستم
عجب!!!!
پی نوشت با من بودی دیگه که دعا کردی؟

سلام
شما که بزرگواری
اما پینوشت مربوط میشد به یه بنده خدایی که شما نمیشناسیش

یاس کبود چهارشنبه 29 آبان‌ماه سال 1392 ساعت 01:53 ب.ظ

سلام.
حرف دل میزنی ای دوست!!!
میدونی مشکل اینه که همه علامه دهریم.فکر میکنیم عقل ما کامل و بقیه ناقصه.وقتی کاری میکنیم، حرفی میزنیم،اصلا به طرف مقابل فکر نمیکنیم!!!فقط کار خودمون،حرف خودمون و فکر خودمون درسته. اصلا تا حالا شده قبل از هر فکر و حرف و عملی یک لحظه به طرف مقابلمون فکر کنیم.نه!!!!فقط باید هدف من من من وای از این من، توی کمترین زمان ممکن برآورده بشه!!!همین!!!
از طرفی انگار عادت کردیم که هرچیزی را خودمون تجربه کنیم و تا سرمون به سنگ نخوره به حرف بقیه گوش نمیدیم.انگار که همه با هم رقیبیم و توی یه جنگ تن به تن که یا میزنی یا میخوری
شایدم مشکل اینه که میخوایم هرکسی را وادار کنیم که مثل ما فکر کنه اصلا فکر نمیکنیم طرف مقابل هم یک انسان با یک شخصیت و چارچوب مشخصه،تازه وقتی هم طرف میگه شمشیرت را تیز کن سریع جبهه میگیریم که این منظورش اینه که من بلد نیستم بجنگم و جوری برداشت میکنیم که دیگه بنده خدا میگه توبه....
که البته این رفتارها دختر و پسر یا مذهبی و غیر مذهبی نداره.خدایی در این یک مورد همه وحدت داریم!!!!!!!!!!!!
الان باهات شرط میبندم نیمی از خوانندگان وبلاگت بگند هان این منظورش من بودم و یک دردسری بشه که نگو.حالا تو تا بیای بگی نظر من و حرفم اصلا چیز دیگه بوده یه ماجرای دیگه بار میاد که نگو(البته میدونی که حرامه،شرط بندی را میگم)
آخه یکی نیست بگه بزرگوار گیریم منظور طرف شما باشی،خب اگه شما به خودت شک داری و اشکال به کارته و میدونی اشتباه داری رفتار میکنی،خب پس خودتا اصلاح کن.اگه هم اشکال به کارت نیست پس چرا به خودت شک داری؟
ریشه همه این ها اینه که متاسفانه ما فقط آموزش میبینیم و تربیت نشدیم.خدایی با خودمم هم هستم ما تربیت نشدیم.بی تعارف اگه تربیت داشتیم مشکلات حل بود و آقا ظهور کرده بودند.متاسفانه پرورش ما به شدت مشکل داره.
موفق باشی عزیزم

سلام

راه نشین چهارشنبه 29 آبان‌ماه سال 1392 ساعت 07:14 ب.ظ

سلام
و حالا اگه بعضی " شمشیرت را تیز کن " ها خاضعانه و خواهرانه و برادرانه نباشد؟؟!
ما گاهی خودمون به شدت منبع مشکلیم و اونقدر به خود مطمئن که یه ذره هم احتمال خطا در نوع برخورد از جانب خودمون رو ،نمیدیم! حریم شخصی حتی وقتی کسی داره جلوی چشمان تو "به انتخاب خودش" پر پر هم میشه ، حریم شخصیه و جالبه ما داعیه داران اصلاح کل امور! فکر می کنیم صاحب حریم شخصی های همه ی ملت هستیم!!
من وقتی می تونم به کسی بگم شمشیرت را تیز کن که قبل از اون، خود مخاطب درب ورودی حریم خصوصیش رو به روی من باز کنه ...اونقدر واسش قابل احترام و قابل اطمینان بشم که حس نکنه امر و نهی من از سر خود برتر بینی و دخالته!

و متاسفانه همه میدونیم که امروز خیلیا به بچه مذهبی ها حتی نزدیک هم نمیشن چرا که دربارشون چنین ذهنیتی دارن:
خود برتر بین .خشکه مقدس . جانماز آبکش . رادیکال . غیر منعطف . خشن . دارای روحیه ی اصلاح و هدایت همـــه ...

این بازخورد ها رو این چند وقت به شدت از خیلیا گرفتم و سعی در تغییر این ذهنیت ها داشتم و دارم
منتهی در خیلی موارد واقعا حق با اونهاست و مشکل ماییم که سعی در درک دیگران و شرایط دیگران و شناخت دنیاهای متفاوتشون با خودمون، نداریم و از همون برخورد های اول با پرچم "من خـــوبــــم تو بدی" باهاشون رو به رو میشیم
... و عجب از اینکه با اینهمه نداری ، همچنان داعیه ی اصلاح کل امور رو داریم!!!!!!


(تمام اینا رو به خودم گفتم که امروز از همه طرف دارم محکوم میشم... یوقت به خودت نگیری!)

سلام

محسن شیرازی پنج‌شنبه 30 آبان‌ماه سال 1392 ساعت 01:35 ب.ظ

نفسم میگیرد از حضور در جامعه ای که همه خودشان را

سفید سفید سفید می بینند و مخالفانشان را سیاه سیاه سیاه.

حالم بد میشود از هم صحبتی با کسانی که خودشان را

جبهه ی حق مطلق می بینند و مخالفانشان را باطل مطلق.

دین و دینداری را تنها ابزاری برای نقد دیگران میدانند

و فراموش میکنند دین قبل از هرچیز آمده است تا نقشه ی راهی باشد برای زندگی خودشان.

منبع:http://www.ghayeghran.blogsky.com/1392/05/25/post-40
.
.
.
.
وقتی میبینی راننده ای در خیابان به بد ترین نحو و خطرناک ترین شکل در حال رانندگی است به جای حواله ی فحش و ناسزا با تمام وجودت برای سلامتی اش دعا کن

میگفت وقتی صبح زود از خانه بیرون می آیی و مغازه داری را در حال باز کردن درب مغازه اش میبینی به جای او بسم الله بگو

حتی از کنار اعلامیه های ترحیم روی در و دیوار هم بی تفاوت نگذر، برای شادی روحشان صلواتی بفرست

تمام ذهن و فکرت را لبریز کن از خیر خواهی و دریافت نور.

منبع:http://www.ghayeghran.blogsky.com/1392/06/31/post-47
.
.
.
.
موفق باشید
یاعلی

الان چی شد دقیقا؟!

محسن شیرازی پنج‌شنبه 30 آبان‌ماه سال 1392 ساعت 09:56 ب.ظ

چیزی نشده که!
خودتون قبلا پاسخ این مطلبتون رو داده بودید و راهکاری هم براش ارائه کردید
که بنده هر دو قسمت رو در یه کامنت براتون اوردم
همین!

قسمت اول احساسیه که از امر و نهی دیگران بهمون دست میده و کم و بیش تجربه شو داریم (حتی اگر حرفشون حق باشه)

قسمت دوم هم دستورالعملیست که عمل به اون تاثیر عجیبی داره

مخلص کلام اینکه اگر به قول شما شمشیر کسی کُند بود به جای اینکه امر کنیم "شمشیرت را تیز کن" میتونیم با محبت خودمون این کار رو براش انجام بدیم
این رفتار و فداکاری ها موجب استحکام روابط میشه

به قول استادتون:
تمام ذهن و فکرت را لبریز کن از خیر خواهی و دریافت نور.



پ.ن:

سلام بنده رو به علی آقا برسونید دلم خیلی براش تنگ شده
(با صبر و عملشون درس هایی به من دادند که هنوز هم یادم می افته شرمنده میشم.)

موفق باشید
یاعلی

آهان
آخه من فکر کردم یه انتقاد پنهان تو کامنت قبلی هست که من نمی فهمیدمش
خیلی ممنون از توجه و توضیحاتتون

پینوشت:سلامتون هم ابلاغ شد
یا حق

م.حامی جمعه 1 آذر‌ماه سال 1392 ساعت 08:12 ب.ظ

سلام خواهر
الحق که واقعا حرفهات دغدغه ی امروز همه مونه ولی یه مسئله ای که هست ,عکس العمل ها و برخوردها باعث شده ما اون مسائلی رو که مطمئنیم حقه رو هم نمیتونیم بگیمو حرف دلمونو بزنیم وظیفه مونو عمل کنیم.
ضمن تشکر فراوان از تیکه ای که توی کامنتت بم انداختی خواهشا فونت این پست هاتو یکم بزرک تر کن
به شخصه بنده کور شدم و منصرف از خواندن ادامه ی وبلاگ
یا علی

به به سلام بر فرمانده متاهل و متعهد
خوبی؟مسترتون خوبن؟
قدم رنجه فرمودید با این همه مشغله و اینا...
میبینم تو هم مثل خودم حال و حوصله معماری خوندن نداری و از اسلاید خونی رسیدی به اینترنت گردی
بابا فونت هاش که خوبه! فکر کنم باید چشمات رو مسلح کنی مثل من
عاقا،حالا که اینترنتت هم شفا گرفته اون اسلاید هارو یادت باشه برام بفرستی لطفا

دانشجو یکشنبه 3 آذر‌ماه سال 1392 ساعت 10:56 ب.ظ

بیاییم و زود قضاوت نکنیم!!!!!!

"و متاسفانه همه میدونیم که امروز خیلیا به بچه مذهبی ها حتی نزدیک هم نمیشن چرا که دربارشون چنین ذهنیتی دارن:
خود برتر بین .خشکه مقدس . جانماز آبکش . رادیکال . غیر منعطف . خشن . دارای روحیه ی اصلاح و هدایت همـــه ..."

"ما گاهی خودمون به شدت منبع مشکلیم و اونقدر به خود مطمئن که یه ذره هم احتمال خطا در نوع برخورد از جانب خودمون رو ،نمیدیم! "

"... و عجب از اینکه با اینهمه نداری ، همچنان داعیه ی اصلاح کل امور رو داریم!!!!!!"


خداحافظ...

جنبش سایبری ارزشبان دوشنبه 4 آذر‌ماه سال 1392 ساعت 08:50 ب.ظ http://www.arzeshban.ir/

سلام
باید پرچمی انتخاب کرد...
بروزیم

سحاب چهارشنبه 6 آذر‌ماه سال 1392 ساعت 02:10 ق.ظ

سلام و خوشحالم که دوباره مینویسی!
اینبار فکر میکنم کمی قلمت رو تیز کرده باشی!
بهت تبریک میگم به خاطر اینکه خوانندگانی داری که راجع به مطالبت بحث و انتقاد می کنند نه فقط عالی بود و تبادل لینک ...
من هم برای همه اونایی که گنجینه ذهنیم رو تقویت کردن دعا می کنم..
خدایا هرروز روزنه هایی از علم برما بگشای ... آمین
دلتنگی ابرها ...

سلام چه عجب از این ورابله درست میفرمایید،بنده در همین جا از همه ی خوانندگان وبلاگ تشکر میکنم،که وقت میزارن و با نظراتشون قایقران رو همراهی میکنندخیلی دعای قشنگی بود،علم و معرفت توام انشاالله

باران چهارشنبه 6 آذر‌ماه سال 1392 ساعت 10:54 ب.ظ http://5shambesoba.blog.ir

برای پست بالا :

انقد بدم میاد : میخوری زمین - بهت گفته بودم که ندو میخوری زمین !
از این بیشتر دردش میاد ادم تا زمین خوردنش !

آره واقعا همین طوریه

باران چهارشنبه 6 آذر‌ماه سال 1392 ساعت 10:55 ب.ظ http://5shambesoba.blog.ir

عکسه پسته بالا بهترین بود !

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد