قایــــــــــــــــــــــــــــــقـــران

نه به آبی ها دل خواهم بست، نه به دریا

قایــــــــــــــــــــــــــــــقـــران

نه به آبی ها دل خواهم بست، نه به دریا

دو واحد درس مردم سالاری

میگه اصلن چطوره در کنار هیاهوها و گفتگوها و اخبار این روزها ورژن خاصی از باکلاس نمایی رو درپیش بگیریم که به این روش میگن نظر ندادن و پست نذاشتن درباره توافق نامه لوزان.

البته کار سختیه به خصوص برای ما ایرانی ها که بذات خدای کارشناسی و تحلیل مسائل بصورت آنی و در تمامی حوزه های تخصصی هستیم.

برای تمرین این ورژن باید به بقیه بگی:منتظرم ببینم موقع عمل چه اتفاقی میفته و هنوز برای نظر دادن زوده...حالا خلاصه منم ورژن باکلاس نمایی رو در پیش میگیرم اما عجالتا این نوشته ی جناب کمیل باقرزاده بسی به دلمان نشست:

نظرات 4 + ارسال نظر
بی سواد سه‌شنبه 18 فروردین‌ماه سال 1394 ساعت 11:19 ق.ظ

سلام
از آقای کمیل باقرزاده توقع نمی رفت...
با آشنایی دور را دوری که با ایشان دارم،بعید بود که ایشان چنین صحبتی داشته باشند.
از کسی که علاقه ی خاصی به حزب الله لبنان داره ؛انتظار نمی رفت.
شما که میفرمایید که رهبر انقلاب اولین نفر در حفظ مردم سالاری دینی هستند،که به واقع هم همینطور هست ولی رهبری در حرم رضوی صراحتا" فرمودند که بنده در مورد دولت ها چک سفید امضا نمی دهم ولی حمایت را انجام خواهم داد.
اول اینکه این دولت با اندک درصدی انخاب شده و خیل عظیمی از مردم،به ایشون رأی نداده اند(49 درصد)
پس اگر مردم سالاری دینی حکم میکند،باید به حرف منتقدان و مخالفان گوش داد و نه اینکه بخواهیم به خاطر دولت از حق مسلم خودشان بگذرند
ثانیا" توافق بد،جام زهر خواهد بود.من نمیدانم که چرا ما نسبت به شهدای هسته ای،سرمایه عظیمی که خرج هسته ای شده و مقاومت تحسین برانگیز ملت؛بی غیرت شده ایم و میگوییم این برای ما جام زهر نیست.
مگر جام زهری که امام نوشید به خاطر عدم کشش اقتصاد و نیروی انسانی بود.باید بروید و ببینید که چه کسانی این جام زهر را به امام نوشاندند!کسانی که همین امروز هم به دنبال جام زهری برای رهبر انقلاب هستند.بروید و در مورد قطعنامه 598 مطالعه بفرمایید و ببینید که باند نیویورکی ها چه کسانی بوده اند!
مگر آمریکا و اسرائیل از هسته ای ما میترسند،آنها از انقلاب اسلامی میترسند و هر نوع توافق بد با غرب،یعنی سرشکستگی انقلاب و مستضعفینی که امروز در شرق آسیا،آفریقا و... چشمشان به ایران است و این جام زهری است برای ملت.
ثالثا" مکررا" از طرف غربی میشنوید که بعد از مسئله هسته ای،به سراغ سایر موارد اختلافی با ایران خواهند رفت.پس این حرف بیهوده ای است که میفرمایند اصل مردم سالاری دینی در برابر هسته ای خیلی مهم هست.هر دو مهم هستند ولی به جای خودش.
اگر انقلابی نباشد،دیگر مردم سالاری شما هم نخواهد بود.

همانطور که به دولت احمدی نژاد تذکر داده شد و جلوی اشتباهات گرفته شد،من نمیدانم که چرا برای این دولت میگویند در برابر اشتنباهات نایستید و بگذارید کار اشتباهاش را بکند.وقتی سرمایه و دانش کشور به فنا رفت؛آن وقت میخواهید بگویید که حالا درستش میکنیم.وقتی قلب راکتور اراک را destroy کردند میخواهید درستش کنید.اگر دولت بخواهد راه غلط برورد،ما ملزم به هزینه دادن نیستیم.
چرا به این جمله رهبری توجه نمیشود که فرمودند:من به تیم مذاکره کننده اعتماد دارم ولی طرف مقابل حیله گر است.
این یعنی هشدار به خواص و عوام ملت...


لطفا" با تفکر،از صحبت دیگران دفاع بفرمایید.

سلام بر شما
به نظر میرسه جامعه ما علاوه بر روحیه ی خود کم بینی علمی و صنعتی که به لطف خدا و همت ملت خیلیش حل شده یک خود کم بینی هم نسبت به مذاکره و گفتگو با سایر ملل داره و فکر میکنیم که کلن همیشه تو مذاکرات و قرار داد ها سرمون کلاه میره و نمیتونیم از حقوقمون دفاع کنیم و کلن مذاکره و بده بستان رو نوعی سازش و تسلیم شدن میدونیم.
البته تقصیری هم نداریم چون این مسئله ریشه ی تاریخی داره اما خب الان عده ای مدعی اند که با مذاکره (البته انشاالله در چارچوب تعیین شده توسط رهبر)میتونند تحریم هارو بر طرف کنند و برای اینکار نیاز به حمایت و زمان دارند. به نظرم بلاخره باید یکبار بریم تا ته اش، این طوری در بدترین حالت تجربه ی آشکاری میشه برای سکوت همه ی اون هایی که راه برون رفت از همه ی مشکلات رو منحصر به مذاکره میدونند
و البته ما امیدواریم این قضایا تجربه ی سازنده ای رو به همراه بیاره و در این زمینه هم به خود باوری برسیم.

پ.ن: یادداشت رضاسراج در خصوص بیانیه لوزان قابل تامل است آنگاه که نوشت: انتقاد صرف فرصت برد در خانه حریف را به تهدید شکست در خانه خودی تبدیل میکند. باید در انتقاد مراقب بود ثمرات حکمت عالیه نظام هویدا شود و در عین حال نباید اذهان را نسبت به هوشمندی نظام دچار تردید کرد.

ممنون از نظرتون

محسن شیرازی چهارشنبه 19 فروردین‌ماه سال 1394 ساعت 07:19 ق.ظ

سلام
از کامنت جناب "بی سواد" تعجب میکنم!
تعریف مردم سالاری دینی دقیقا همین هست که جناب باقرزاده با مصداق تبیین فرمودند. اگر از نظرتون ایرادی هست این ایراد به شرع مقدس وارد میشه! نه ایشان که با شجاعت نقل واقعیات میکنند.
اگر امروز مشاهده می فرمایید جبهه مقاومت در انتخابات فقط 4 میلیون رای دارد باید علت رو ریشه یابی کرد. ایراد کار کجاست؟ چرا خیلی از ارزشها مثل مقاومت ، ایستادگی ، استکبارستیزی و ... دیگر با اقبال مردم مواجه نمیشود. چه اتفاقی افتاد که سال 92 مردم برخلاف گذشته دیگر به این شعارها اعتماد نکردند؟



پ.ن

فقط و فقط کسانی حق دارند به مذاکرات هسته ای انتقاد کنند که در زمینه تولید علم ، تولید ثروت و اشتغال ، تولید و مصرف کالای داخلی و همچنین در حمایت از کار و سرمایه ایرانی اهتمام و نقش موثری داشته باشند.

همین
والسلام!

سلام بر شما

نیلوفر چهارشنبه 19 فروردین‌ماه سال 1394 ساعت 10:41 ق.ظ

سلام دوستم :)
همونطور که یامین پور توضیح داده بود ، افراد از پیش خوشحال و از پیش ناراحت ، در حال حاضر هم با تناسب به همون نگاه از پیش مثبت و یا از پیش منفی خودشون فرایند مذاکرات رو بررسی میکنند.
پس با توجه به اینکه صحبت این مطلبت رو واقعا قبول دارم، فکر میکنم دفاع از عملکرد تیم ایرانی و محصول مذاکره، همچنین بزرگنمایی ابعادی که در مذاکره مثبت به نظر میرسه و حتی سکوتی که در حقیقت نگاه مثبت و رضایت مندانه رو منتقل میکنه ، اشتباهه .. به همون اندازه ای که در وضعیت فعلی جبهه گیری ها ، منفی بافی ها و نگاه صددرصد شکست به توافقات اشتباهه.
باید منتظر یک تحلیل واقعی از این رخداد بود. جبهه ی تدافعی داشتن نسبت به ماحصل مذاکرات ،به همون اندازه ی جبهه ی تهاجمی داشتن، عجله و سطحی نگری هست!
زمان هر چه پیش میره مشخص میکنه که توافق انجام شده شکست این ملت بود یا پیروزی ...

سلام دوستم

بی سواد چهارشنبه 19 فروردین‌ماه سال 1394 ساعت 03:33 ب.ظ

سلام
اتفاقا" مذاکره بد با دشمن و اینکه برویم تا آخرش و بالاخره یه طوری میشه،خود کم بینی است نه اصل مذاکره.
بالاخره در سال 82 آقایون تا تهش رفتند و تحریم ها برداشته نشد و در نهایت رهبری دستور بازگشایی پلمپ هسته ای را دادند
در حالی که آن وقت ها اصلا" هسته ای ما پیشرفت آنچنانی نداشت؛
چرا درس نمی گیریم؟!
حالا تا کی میخواهیم تا تهش برویم،معلوم نیست
معلوم نیست که تا چه زمانی قرار است بیت المال مردم را پایمال کنیم معلوم نیست
امیدوارم،وقتی تا تهش رفتید و رفتند،در برابر خون احمدی روشن ها و چشمان منتظر علیرضا و آرمیتا؛جوابی داشته باشیم...

حامیان بیانیه لوزان که نمادی از توافق تیر ماه است؛لطفا" کمی به خطوط حضرت آقا؛فکر بکنند که کدام یک از آنها برآورده شده؟!
190000 سو با 5000 سانتریفیوژ نسل اول برآورده شده!
توافق یک مرحله ای صورت نگرفته؟
تحقیق توسعه محدود نشده؟
تحریم ها یکجا لغو خواهند شد؟ و...

آقای باقرزاده که برای بیان مقصود خود،از رهبری سخن میگویند،ای کاش از خطوط قرمز رهبری برای مذاکره هم صحبت میکردند...

سلام علیکم
عارضم خدمتتون که باوربفرمایید ما هم در همین آب و خاک بزرگ شدیم و ماهم در زمره ی دلواپسان هستیم
و از قضا انتقاد و مطالبه گری از وظایف همه ی ماست اما به هر حال باید صبور بود و دست دولت را در چارچوب تعیین شده توسط رهبری بازگذاشت و لو اینکه به زعم ما کارشان غلط باشد.

و نکته بعد اینکه مطئنا اگر رهبری شاهد خیانت به کشور باشد و مصلحت اندیشی کند و سکوت کند از عدالت خارج میشود
کما اینکه رهبری در دولت های گذشته هم هرگاه به خاطر ندانم کاری های دولت مصلحت نظام به خطر افتاد شخصا وارد عمل شدند...یادتان که هست؟!
و این را کسانی که مدعی اطاعت بی قید و شرط از رهبری هستند باید بدانند نتیجه موضع گیری ها خارج از چار چوب سیاست های مصوب نظام که قطعا زیر نظر رهبری انجام میشود باعث تضعیف ولایت فقیه میشود.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد